دفتر شعر " شاعر مرگ خويش ميداند" سروده قاسم آهنين جان مورد نقد و بررسي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در ابتدای جلسه قاسم آهنین جان ضمن اشاره به نحوه و چگونگی آغاز فعالیتش یاد هنرمندانی چون احمد محمود، بیژن الهی، هوشنگ چالنگی، سیروس رادمنش، بهرام اردبیلی،محمود شجاعی و... را به عنوان دوستانی که از آنان بسیار آموخته است؛گرامی داشت.
در ادامه ی جلسه،عبدالرضا قناد دزفولي به قرائت نقد خود پرداخت. وی اظهار داشت: هنر يك ويژگي فردي است هر چند ما در زندگي عادي با هم صفات مشتركي داريم از دريچه نگاه من به شعر، شعر آهنين جان ساختار گرا است. منظور من اينست كه هر آنچه در شعر اوست در نمود است و شاعر عمدتا حس و روي خود را با عناصر طبيعت گره ميزند و تصويري را بر جسته ميكند و سعي ميكند مخاطب را به سوي آن بكشد.
او اظهار كرد: شايد در همه شعرهاي او ميبينيم كه دردي در آن نهفته است و ديگران آن را نميبينند و شاعر ميگويد شايد بعد از مرگم شناخته شوم و طلسم بدبختيام بعد از مرگم شكسته شود.
وي خاطرنشان كرد:شاعر در درون خود حركت ميكند و ميگويد مردم او را درك نميكنند براي همين درد ميكشد. فضايي كه شاعر بيان ميكند نه استعاره است و نه تشبيه بلكه كاملا نمودي است كه در تركيب حسي زبان معنا بخشيده است.
مهدي مرادي نيز در نقد اين مجموعه گفت:فکر و ذکر مرگ همواره يكي از دغدغههاي شاعر بوده است.شعر آهنین جان سعی در تهی شدن از جغرافيا دارد و به همین دلیل يكسره به جانب انتزاع روي ميآورد. در شعر او آکنده از المانهاي طبيعي ست مخاطب كمتر با المانهاي شهري برخورد می کند و گاه اگر المان شهري ديده شود به مرگی می آمیزد كه آميخته با اسطورهها جلوه گر است. فركانس بالاي مرگ گاه مخاطب را به آنجا ميرساند كه تنها چند شعر از اين مجموعه براي خواندن كافي است و اين به معني انكار حقيقت شاعر در اشعار ديگر نيست. مخاطب چشم ميچرخاند و به مرگ بر ميخورد، لذت ميبرد، ادامه ميدهد و باز مرگ را پيش روي خود ميبيند.
مرادی افزود: معتقدم واقعيت جهان معاصر و انسان امروز، فراموش شدههاي شاعر است كه کمبود آنها به در زبان پديدار ميشوند.
صادق کریمی نیز ضمن اشاره به آبشخورهای ذهنی شعر آهنین جان و اشاره به برخی جریان های شعری تاثیر گذار در شعر وی،تصریح کرد آن دسته از شعرهای آهنین جان که رگه های مذهبی و آیینی دارند در نوع خود بی بدیل هستند.وی با اشاره به نمونه هایی از شعر مذهبی معاصر آنها فاقد عنصر شاعرانه دانست.وی افزود آهنین جان در شعرهای خود با دوری از عنصر شعار و مداحی ،تعزیه ای کلامی را پیش روی مخاطب قرار میدهد، شعرهایی که شاید بعد ترجیع بند معروف محتشم کاشانی نظیری در کنار خود نمی بیند. وی در ادامه آثار آهنین جان را ترکیب موفقی از جهان اشراق رمبو ، صوفی منشی خیام و تعزیه گردانی محتشم وار دانست.کریمی جنون و جذبه موجود در شعر آهنین جان را محصول زندگی و جان شاعرانه ی وی دانست.
سعيد اسكندري نيز به تبیین نمودهای محافظه کاری در شعر آهنین جان پرداخت و آن را از ویژگی های شاعران دوره مدرنیزم دانست و افزود: از يك نگاه آهنین جان شاعري مدرن است. شاعري تنها، مرگ انديش و مضطرب دانست و شعر او با شعری با سويههاي مذهبي كه در مذهب گاه به دامان خرافه نيز ميافتد است.
او ادامه داد: از سوي ديگر عشق هر كجا در شعر او نمود مييابد كه آنقدر در لفافه است كه گويي عشق عرفاني است كه باز در كنار مرگ بيان ميشود.وی با برشمردن زیبایی های بیانی آثار آهنین جان، شعر او را شعری متكي بر تصويرهاي بديع و زيبا دانست. شعری که متاثر از زبان متون عرفاني و كتابهاي مقدس و تحت تاثير شعر موج ديگر و ناب است. اسکندری اشاره کرد: به رغم حضور شاعران بزرگ و تاثیر گذاری (چون سیروس رادمنش- هرمز علی پور – سیدعلی صالحی و...) که در جریانهای مدرن شعر فارسی اثر گذار بوده اند، اما معتقدم میراث شاعرانه ی قاسم آهنين جان در کنار هوشنگ چالنگی ماندگارترین آثار شاعران استان است.
غلامرضا رضايي در نقد اين اثر نكاتي را يادآور شد: اين شاعر سعي و تلاش دارد شعرش به سوابق فرهنگي برگردد. توجه به ريشههاي فرهنگي در اين حوزه به شعرهاي اين مجموعه اعتبار خاصي ميبخشد. در كليت شعرها زبان موفق است و تخصيص حالتهايي به متن آشنازدايي ميباشد هر چند نميتوان از بسامد و تكرار زیاد برخی از واژگان چشم پوشي كرد.
او لحن شاعر را جدي و خشك ميداند و ادامه ميدهد: مرگ انديشي بر فضاي اشعار سايه انداخته است هرچند بايد بپذيريم كه تلخي، ريشه در فضاي موجود دارد. با اين همه اين فضا در برخي از اشعار از لطافت بودن شعر ميكاهد. توجه و علاقه به طبيعت در سراسر مجموعه اشتركاتي با اشعار نيما را به ذهن متبادر ميسازد. آهنين جان با مضاميني در خور ادامه دهنده شاعران بزرگ است. سعي شاعر در برقرار ساختن تعادل قابل تقدير است.
بهنود بهادري نيز گفت: اين شاعر از سرچشمه شعر پاك مدرن استفاده ميكند؛ اما اين شاعر را نميتوان در نحله خاصي قرار داد. بي شك ميتوان رد پاي نحله های ديگري را در شعرش ديد تا جايي كه او هر چه خوانده از مجراي بيژن الهي بوده است.وی باقیاس این کتاب با مجموعه ی (ذکر خوابهای بلوط) اظهار کرد: آهنين جان می بایست نگاهي هوشيارانهتر در انتخاب شعرهای كتاب به كار ميبرد. به نظر میرسد جنونها و جهش هاي شعرهای دوره جوانی شاعر؛ جاي خود را به زيركي و مهارت ميدهد و شاید ازین روست که شاهد شعرهایی طولانيتر هستیم.
او افزود: او سعي ميكند معنا را از حس خالي كند و تمام تلاش او در اينست كه معناهاي مختلفي از واژه بدست بياورد مقصد در اشعار او هميشه مرگ است. نشان دادن لحظه به لحظه، نفي ديد جزئي نگري ميتواند زنگ خطري باشد كه شاعر ما با ديدي دو سويه در دام خير و شر ميافتد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در ابتدای جلسه قاسم آهنین جان ضمن اشاره به نحوه و چگونگی آغاز فعالیتش یاد هنرمندانی چون احمد محمود، بیژن الهی، هوشنگ چالنگی، سیروس رادمنش، بهرام اردبیلی،محمود شجاعی و... را به عنوان دوستانی که از آنان بسیار آموخته است؛گرامی داشت.
در ادامه ی جلسه،عبدالرضا قناد دزفولي به قرائت نقد خود پرداخت. وی اظهار داشت: هنر يك ويژگي فردي است هر چند ما در زندگي عادي با هم صفات مشتركي داريم از دريچه نگاه من به شعر، شعر آهنين جان ساختار گرا است. منظور من اينست كه هر آنچه در شعر اوست در نمود است و شاعر عمدتا حس و روي خود را با عناصر طبيعت گره ميزند و تصويري را بر جسته ميكند و سعي ميكند مخاطب را به سوي آن بكشد.
او اظهار كرد: شايد در همه شعرهاي او ميبينيم كه دردي در آن نهفته است و ديگران آن را نميبينند و شاعر ميگويد شايد بعد از مرگم شناخته شوم و طلسم بدبختيام بعد از مرگم شكسته شود.
وي خاطرنشان كرد:شاعر در درون خود حركت ميكند و ميگويد مردم او را درك نميكنند براي همين درد ميكشد. فضايي كه شاعر بيان ميكند نه استعاره است و نه تشبيه بلكه كاملا نمودي است كه در تركيب حسي زبان معنا بخشيده است.
مهدي مرادي نيز در نقد اين مجموعه گفت:فکر و ذکر مرگ همواره يكي از دغدغههاي شاعر بوده است.شعر آهنین جان سعی در تهی شدن از جغرافيا دارد و به همین دلیل يكسره به جانب انتزاع روي ميآورد. در شعر او آکنده از المانهاي طبيعي ست مخاطب كمتر با المانهاي شهري برخورد می کند و گاه اگر المان شهري ديده شود به مرگی می آمیزد كه آميخته با اسطورهها جلوه گر است. فركانس بالاي مرگ گاه مخاطب را به آنجا ميرساند كه تنها چند شعر از اين مجموعه براي خواندن كافي است و اين به معني انكار حقيقت شاعر در اشعار ديگر نيست. مخاطب چشم ميچرخاند و به مرگ بر ميخورد، لذت ميبرد، ادامه ميدهد و باز مرگ را پيش روي خود ميبيند.
مرادی افزود: معتقدم واقعيت جهان معاصر و انسان امروز، فراموش شدههاي شاعر است كه کمبود آنها به در زبان پديدار ميشوند.
صادق کریمی نیز ضمن اشاره به آبشخورهای ذهنی شعر آهنین جان و اشاره به برخی جریان های شعری تاثیر گذار در شعر وی،تصریح کرد آن دسته از شعرهای آهنین جان که رگه های مذهبی و آیینی دارند در نوع خود بی بدیل هستند.وی با اشاره به نمونه هایی از شعر مذهبی معاصر آنها فاقد عنصر شاعرانه دانست.وی افزود آهنین جان در شعرهای خود با دوری از عنصر شعار و مداحی ،تعزیه ای کلامی را پیش روی مخاطب قرار میدهد، شعرهایی که شاید بعد ترجیع بند معروف محتشم کاشانی نظیری در کنار خود نمی بیند. وی در ادامه آثار آهنین جان را ترکیب موفقی از جهان اشراق رمبو ، صوفی منشی خیام و تعزیه گردانی محتشم وار دانست.کریمی جنون و جذبه موجود در شعر آهنین جان را محصول زندگی و جان شاعرانه ی وی دانست.
سعيد اسكندري نيز به تبیین نمودهای محافظه کاری در شعر آهنین جان پرداخت و آن را از ویژگی های شاعران دوره مدرنیزم دانست و افزود: از يك نگاه آهنین جان شاعري مدرن است. شاعري تنها، مرگ انديش و مضطرب دانست و شعر او با شعری با سويههاي مذهبي كه در مذهب گاه به دامان خرافه نيز ميافتد است.
او ادامه داد: از سوي ديگر عشق هر كجا در شعر او نمود مييابد كه آنقدر در لفافه است كه گويي عشق عرفاني است كه باز در كنار مرگ بيان ميشود.وی با برشمردن زیبایی های بیانی آثار آهنین جان، شعر او را شعری متكي بر تصويرهاي بديع و زيبا دانست. شعری که متاثر از زبان متون عرفاني و كتابهاي مقدس و تحت تاثير شعر موج ديگر و ناب است. اسکندری اشاره کرد: به رغم حضور شاعران بزرگ و تاثیر گذاری (چون سیروس رادمنش- هرمز علی پور – سیدعلی صالحی و...) که در جریانهای مدرن شعر فارسی اثر گذار بوده اند، اما معتقدم میراث شاعرانه ی قاسم آهنين جان در کنار هوشنگ چالنگی ماندگارترین آثار شاعران استان است.
غلامرضا رضايي در نقد اين اثر نكاتي را يادآور شد: اين شاعر سعي و تلاش دارد شعرش به سوابق فرهنگي برگردد. توجه به ريشههاي فرهنگي در اين حوزه به شعرهاي اين مجموعه اعتبار خاصي ميبخشد. در كليت شعرها زبان موفق است و تخصيص حالتهايي به متن آشنازدايي ميباشد هر چند نميتوان از بسامد و تكرار زیاد برخی از واژگان چشم پوشي كرد.
او لحن شاعر را جدي و خشك ميداند و ادامه ميدهد: مرگ انديشي بر فضاي اشعار سايه انداخته است هرچند بايد بپذيريم كه تلخي، ريشه در فضاي موجود دارد. با اين همه اين فضا در برخي از اشعار از لطافت بودن شعر ميكاهد. توجه و علاقه به طبيعت در سراسر مجموعه اشتركاتي با اشعار نيما را به ذهن متبادر ميسازد. آهنين جان با مضاميني در خور ادامه دهنده شاعران بزرگ است. سعي شاعر در برقرار ساختن تعادل قابل تقدير است.
بهنود بهادري نيز گفت: اين شاعر از سرچشمه شعر پاك مدرن استفاده ميكند؛ اما اين شاعر را نميتوان در نحله خاصي قرار داد. بي شك ميتوان رد پاي نحله های ديگري را در شعرش ديد تا جايي كه او هر چه خوانده از مجراي بيژن الهي بوده است.وی باقیاس این کتاب با مجموعه ی (ذکر خوابهای بلوط) اظهار کرد: آهنين جان می بایست نگاهي هوشيارانهتر در انتخاب شعرهای كتاب به كار ميبرد. به نظر میرسد جنونها و جهش هاي شعرهای دوره جوانی شاعر؛ جاي خود را به زيركي و مهارت ميدهد و شاید ازین روست که شاهد شعرهایی طولانيتر هستیم.
او افزود: او سعي ميكند معنا را از حس خالي كند و تمام تلاش او در اينست كه معناهاي مختلفي از واژه بدست بياورد مقصد در اشعار او هميشه مرگ است. نشان دادن لحظه به لحظه، نفي ديد جزئي نگري ميتواند زنگ خطري باشد كه شاعر ما با ديدي دو سويه در دام خير و شر ميافتد.
در ادامه جلسه بهروز ناصری ،افسانه نجومی و ناصر یوسفی به ارائه نقدهای مکتوب خود پرداختند.
لازم به ذکر است که اين برنامه از سری نشست های کتاب ماه اهواز است كه در روز جمعه 29آبان ماه درتالار آويني اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و به همت انجمن قلم شهرزاد ، روزنامه فرهنگ جنوب و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي اهواز برگزار شد.
لازم به ذکر است که اين برنامه از سری نشست های کتاب ماه اهواز است كه در روز جمعه 29آبان ماه درتالار آويني اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و به همت انجمن قلم شهرزاد ، روزنامه فرهنگ جنوب و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي اهواز برگزار شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر